Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-27@20:05:37 GMT

زکات هنرم را می‌پردازم

تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۷۹۷۸۴

زکات هنرم را می‌پردازم

همشهری آنلاین_پریسا نوری:  مثلاً اگر پزشک‌تان با خط بد نسخه را بنویسد ممکن است متصدی داروخانه داروی اشتباه بپیچد یا ناچار شوید برای اصلاح نسخه به مطب دکتر برگردید. اما فقط پزشکان نیستند که باید خوش خط باشند، مأموران پلیس راهورکه برگه‌های جریمه را می‌نویسند هم باید خط خوب و خوانایی داشته باشند تا نوع تخلف و در نتیجه رقم جریمه‌ها هنگام ورود به سیستم پلیس اشتباه محاسبه شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما شاید رفتن به کلاس‌های خوشنویسی برای این افراد با وجود مشغله فراوان، دور از انتظار باشد.

از این‌رو «عاطفه حسینی» بانوی هنرمند هم‌محله‌ای هر هفته داوطلبانه به اداره پلیس راهور منطقه ۴ می‌رود تا به مأموران پلیس به‌طور رایگان خوشنویسی آموزش دهد. برای آشنایی با این هنرمند که همزمان استاد ۲ هنر نقاشی و خطاطی است و دستی در فعالیت‌های خیرخواهانه دارد، به آموزشگاهش در محله لویزان رفتیم.  

آموزشگاه خطاطی و نقاشی بانو حسینی در یکی از خیابان‌های اصلی محله لویزان است و سکونت چند ساله او در این محله موجب شده به‌عنوان شهروندی مسئولیت‌پذیر برای حل مشکلات محله همواره به دنبال راهکار باشد. او سال گذشته در نامه‌ای با خط خوش پیشنهاداتی برای باز شدن گره ترافیک لویزان نوشت و به اداره راهور و شهرداری ناحیه ارسال کرد و همین نامه پای این هنرمند را به‌عنوان مربی خوشنویسی به اداره پلیس باز کرد. او در این‌باره می‌گوید: ‌ «نامه‌ای به اداره راهور و شهرداری نوشتم و در آن نامه پیشنهادهایی از جمله یکطرفه کردن خیابان و... برای کاهش بار ترافیک مطرح کردم.

پس از چند روز، کارشناسانی از راهور و شهرداری آمدند تا موضوع را در محله بررسی کنند. خط تحریری و نستعلیق که در نامه به کاربرده بودم مورد توجه‌شان قرار گرفته بود و وقتی فهمیدند خطاطی و خوشنویسی آموزش می‌دهم، درخواست کردند به کارکنان این اداره به‌ویژه مأمورانی که برگه‌های جریمه را می‌نویسند خوشنویسی یاد بدهم. ظاهراً بد خطی برخی از مأمورانی که برگه‌های جریمه را می‌نویسند دردسرهایی را برای اپراتوری که برگه‌ها را وارد سیستم پلیس می‌کند به وجود آورده بود. از این‌رو با روی باز این پیشنهاد را پذیرفتم و هفته‌ای یک روز یا گاهی دو روز برای آموزش خوشنویسی به پلیس راهور منطقه می‌روم.» 

 تدریس رایگان به علاقه‌مندان 

هنرمند هم‌محله‌ای که فارغ‌التحصیل رشته نقاشی دانشکده هنرهای زیباست و دوره‌های تخصصی خطاطی را هم در انجمن خوشنویسان و پیش استادان خوشنام گذرانده، معتقد است زکات هنر آموزش رایگان به علاقه‌مندان است، از این‌رو بیش از ۳۰ سال است که به هنرجویانی که بضاعت مالی کافی برای پرداخت شهریه را ندارند، رایگان درس می‌دهد. او درباره چرایی این کار می‌گوید: ‌ «در یک خانواده پرجمعیت با ۷ خواهر و یک برادر بزرگ شدم. در کودکی به نقاشی علاقه داشتم از پدرم خواستم مرا در کلاس نقاشی ثبت‌نام کند اما چون کارمند بود نمی‌توانست از عهده شهریه کلاس همه ما بر بیاید. بعدها که دیپلم گرفتم در دانشگاه رشته نقاشی را انتخاب کردم و بعد از فارغ‌التحصیلی تصمیم گرفتم با آموزش رایگان به هنرجویانی که مثل خودم علاقه به هنر دارند اما بضاعت مالی ندارند، زکات علم و هنرم را بدهم.» 
«ندا» ۲۳ ساله و یکی از هنرجویانی است که با حداقل شهریه در کلاس‌های آموزشگاه شرکت می‌کند. او در این‌باره می‌گوید: «مدتی پیش با کلاس‌های خانم حسینی آشنا شدم یکی، ۲ جلسه آمدم اما به خاطر نداشتن شهریه خواستم انصراف بدهم. وقتی خانم حسینی متوجه شد اصرار کرد که کلاس را ادامه بدهم. او از من و خیلی از هنرجویانش شهریه کمی می‌گیرد، که عزت نفسمان حفظ شود.» ندا که دوره آموزشی‌اش تمام شده قصد دارد مدرس نقاشی شود و مثل استادش هوای شاگردان بی‌بضاعت را داشته باشند.» 

 عبور از مشکلات با پشتکار 

هنرمند هم‌محله‌ای معتقد است هنر روح آدم رو جلا داده و در مقابل مصائب زندگی قوی و محکم می‌کند. او برخلاف خیلی‌ها که فکر می‌کنند نمی‌شود با نقاشی یا خطاطی امرار معاش کرد، با هنرش درآمد داشته و حتی در برهه‌ای که همسرش ورشکست شده، هزینه‌های زندگی مشترک را تأمین کرده است.

می‌گوید: «وقتی در کودکی و نوجوانی می‌خواستم به کلاس نقاشی بروم پدرم مخالف بود و می‌گفت «دختر جان پول را جایی خرج کن که بتوانی از آن درآمد داشته باشی، نقاشی برایت نان و آب نمی‌شود»، اما من با همه احترامی که برای پدرم قائل بودم این حرف را قبول نداشتم و در رشته نقاشی وارد دانشگاه شدم. بعد از مدتی خاطر انقلاب فرهنگی دانشگاه تعطیل شد و من ازدواج کرده و بچه‌دار شدم. بعد از باز شدن دانشگاه درسم را ادمه دادم و وقتی فارغ‌التحصیل شدم در یکی از اتاق‌های خانه تدریس خصوصی داشتم و مدتی که همسرم ورشکست شد همه هزینه‌ها بر دوش من افتاد. اما تدریس در خانه مشکلات خودش را داشت و مزاحم آسایش خانواده بود.

برای همین عزمم را جزم کردم که یک آموزشگاه برای خودم دست و پا کنم. با پولی که از تدریس جمع کرده بودم و گرفتن وام مسکن توانستم یک آموزشگاه کوچک بخرم.» حرف‌هایش که به اینجا می‌رسد می‌گوید: ‌ «می‌خواهم بگویم خانم‌ها خودشان را دست‌کم نگیرند و اگر به کاری علاقه دارند، بی‌توجه به مشکلات و محدودیت‌ها آن را با پشتکار ادامه بدهند تا موفق بشوند.» 

 کمک به نیازمندان 

فعالیت‌های خیرخواهانه هنرمند محله‌ای فقط به آموزش رایگان محدود نمی‌شود. او پای ثابت خیریه‌هایی است که در محله‌های حاشیه‌ای و محروم شهر فعالیت می‌کنند. «سمانه سرکشیکیان» یکی از هنرجویان قدیمی که سابقه آشنایی ۱۷ ساله با استادش دارد، در این‌باره می‌گوید: «خانم حسینی به چندین خانواده نیازمند در رباط‌کریم سرکشی می‌کند و جویای احوالشان است. یکبار خانمی از آن خانواده‌ها تماس گرفت که همسرش تصادف کرده و بیهوش است و بیمه و پولی برای هزینه بیمارستان ندارند. با وجودی که صبح روز تعطیل بود، خانم حسینی به سرعت خودش را به بیمارستان رساند و پیگیر کارهایشان شد و...» این هنرجو که لیسانس نقاشی و دکترای جامعه‌شناسی دارد، و در مدرسه کودکان‌کار محله شوش به بچه‌ها نقاشی درس می‌دهد، ادامه می‌دهد: «استاد همیشه مشوق و الگوی ما برای فعالیت‌های خیرخواهانه است.»

کد خبر 615440 برچسب‌ها خطاطی انجمن خوشنویسان‌ ایران همشهری محله کامپیوتر و رایانه هنر

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خطاطی انجمن خوشنویسان ایران همشهری محله کامپیوتر و رایانه هنر خانم حسینی برگه ها محله ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۷۹۷۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خشم پدر، جان همسر و فرزندش را گرفت

  به گزارش خبرنگار جام‌جم، روزهای پایانی فروردین امسال آتش‌سوزی در یکی از محله‌های مرکزی پایتخت به آتش‌نشانی گزارش شد. نیروهای امدادی به آنجا اعزام شده و توانستند شعله‌های آتش را خاموش کنند. آنها زنی میانسال، شوهر او و پسرشان را که دچار سوختگی شده بودند، به بیمارستان منتقل کردند اما مادر خانواده همان روز فوت شد ولی پسر ۱۱ساله و پدر خانواده تحت درمان بودند تا این‌که دو روز بعد پسر نوجوان هم به‌دلیل شدت سوختگی در بیمارستان فوت کرد اما پدر خانواده که نجات یافته بود، در تحقیقات پلیسی مدعی شد که نفهمیده چطور خانه آتش گرفته و وقتی به خود آمده، همسر و پسرش در میان شعله‌های آتش گرفتار شده و خودش هم می‌خواسته آنها را نجات دهد که دچار حادثه شده است.بنابراین ماموران به تحقیق از همسایه‌ها پرداختند که آنها اعلام کردند زن فوت‌شده با شوهرش اختلاف و درگیری داشته، بارها صدای مشاجره‌شان را بلند شده و آن روز هم صدای مشاجره مادر و پسر با پدر خانواده را شنیدند، سپس صدای کمک‌خواهی از خانه‌شان بیرون آمد که متوجه شدند آتش‌سوزی شده و از آتش‌نشانی کمک خواستند. با جمع‌بندی این اطلاعات مرگ این دو نفر به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران گزارش شد. در حالی که پدر خانواده منکر آتش‌سوزی مرگبار بود اما شواهد حکایت از آن داشت که او در ماجرا نقش دارد؛ تا این‌که چند روز پیش کارشناسان آتش‌نشانی اعلام کردند آتش‌سوزی عمدی بوده که او با دستور قضایی بازداشت شد و سرانجام دو روز پیش با اعتراف به قتل دو عضو خانواده‌اش گفت: کارم نقاشی ساختمان است. با همسر و پسرم بر سر مسائل مختلف اختلاف داشتم. حتی از پسرم می‌خواستم وقتی برای انجام کار نقاشی ساختمان می‌روم، او نیز با من بیاید اما کار نقاشی ساختمان را دوست نداشت و با من همراهی نمی‌کرد. روز حادثه قرار بود برای نقاشی خانه‌ای در یکی از محله‌های تهران بروم. از پسرم خواستم با من همراه شود اما قبول نکرد و دعوای‌مان شد. ظرف بنزینی را که می‌خواستم برای کار نقاشی ببرم، برداشتم و مقداری از آن را روی خودم پاشیدم و به پسرم گفتم اگر از این رفتارت دست برنداری، خودم را به آتش می‌کشم که توجهی به این تهدیدهایم نکرد. حتی جواب سربالا به من داد که مرا با حرف‌هایش عصبانی‌تر کرد. همین موضوع باعث شد یکدفعه تصمیم بگیرم او را به جای خودم بسوزانم. بخشی از بنزین را روی او پاشیدم و فندک زدم که او آتش گرفت.متهم به قتل ادامه داد: زنم آمد جلو تا شعله‌های آتش را خاموش کند و پسرمان را نجات دهد که چون بنزین روی زمین پخش شده بود، لباس‌هایش آغشته به آن شد و همگی سوختیم. پشیمان شدم و خواستم نجات‌شان دهم که نشد و شعله‌های آتش بخشی از خانه را هم سوزاند. همسایه‌ها خبردار شده و به کمک آتش‌نشانی به خانه‌مان آمدند و آتش را خاموش کردند که من زنده ماندم اما همسر و فرزندم فوت شدند. سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با تایید این خبر به جام‌جم گفت: متهم به قتل همسر و فرزندش در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد. 

دیگر خبرها

  • معروفترین نقاشی جهان اتاق دار می‌شود
  • نمایشگاه نقاشی گروهی دانش آموزان ابتدایی شاهرود
  • راکبین موتورهای توقیفی ملزم به شرکت در کلاس‌های آموزشی هستند
  • تیراندازی و رعب و وحشت در فرحزاد | قدرت‌نمایی مرد شرور در محله
  • خشم پدر، جان همسر و فرزندش را گرفت
  • دستگیری سارقان سابقه‌دار در طرح «امنیت محله محور» در اسفراین
  • فراهم شدن امکان پرداخت زکات از کارتخوان نانوایی‌ها در یزد
  • فراهم شدن امکان پرداخت زکات از کارتخوان نانوایی‌ها
  • هدیه به حسینی قبل از پرسپولیس
  • عکس| «بانو سوسانو» در نمایشگاه نقاشی